اثبات فضیلت علی (ع)

 

حضرت فاطمه (ص) در برابر یکی از افراد نادان مدینه فرمود :

می دانی علی کیست ؟علی،امامی ربانی و الهی و اندامی نورانی و مرکز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندی از خاندان پاکان ، گوینده به حق و روا ، جایگاه اصلی محور امامت و پدر حسن و حسین دو دسته گل پیامبر (ص)و دو بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است .

ریاحین الشریعه ج۱.ص۹۳

مقاله های ارسالی از دوستان در باره حضرت علی (ع):

علي (ع) در آخرين لحظات
اصبغ بن نباته مي گويد: پس از ضربت خوردن الميرالمومنين(ع)به خدمتش مشرف شدم وخود را روي پاي مباركش انداختموگريه مي كردم.حضرت فرمود:اي اصبغ برخيز! براي چه گريه مي كني؟ من راه بهشت در پيش دارم.
عرض كردم: ميدانم تو عاشق لقاي خدا هستي وراه بهشت در پيش داري.من بر فقدان ومهاجرت تو مي گريم . من بر خود مي نالم.
(1/71. به نقل ازبهارالنوار ج42 ص204)
نامه ي حضرت علي (ع) درباره ي مرگ
محمد ابن ادريس حلي از حضرت صادق(ع) روايت كرده است. كه ان حضرت فرموده اند:
خبر مرگ يكي از اصحاب الميرالومنين (ع) به آنحضرت رسيد. و پس از ان خبر ديگري رسيد كه آن مرد نمرده است.حضرت نامه اي براي آنمرد نوشت كه بسم الله الرحمن الرحيم اما بعد.خبر از ناحيه ي تو برايمان آمده است كه موجب تشويق فزع وجزع برادران تو شد:"پس از آن خبر.خبر ديگري آمد وخبر اول را تكذيب نمود.و اين خبر موجب سرورو روشني چشم و فرح ما شد".
ليكن اين سرور و فرح سريع النقطاع است. و بزودي تصديق خبر اول به او خواهد رسيد و اين سرور را دريافت خواهد نمود.
پس تو آيا در اين زمينه مانند كسي هستي كه مرگ را چشيده باشد. و سپس زنده شده باشد؟
يا مانند كسي هستي كه از خدا تقاضاي رجوع بدنيا را كرده باشد.وحاجت او را خدا براوره و به دنيا باز گردانده است. و در اينحال او خود را مستعّد و آماده نموده كه از اموال خود آنچه كه موجب خرسندي و خشنودي اوست برداشته و باخود بمحملّ قرار هميشگي و منزل جاوداني ببرد. و براي خود ابداً دارايي وثروتي غير از آن نبيند؟
بدان كه شب و روز- كه پيوسته بدنبال هم ميگردند- با نهايت سعي و جدّ و جهد مي كوشند كه عمر ها را كوتاه كنند. و اموال را فاني و خراب بنمايد واجلها را در نورديده وآخرين نقطه آن را برساند.
(به نقل از بهارالنوارج 1 ص 190)

رنجهای حضرت زهرا (س)...

 از شما به خدای سمیع وبصیر شکایت می کنم :

 

نمی دانی چرا در را آتش زدند ،آنان می خواستند آن نور را خاموش کنند .

 

نمی دانی سینه فاطمه (س)چیست و میخ چه و پهلوی شکسته زهرا (س)چه حال ؟!

 

نمی دانی سقط جنین چیست ؟و سرخی چشم او از چه ؟

 

و گشواره شکسته را چه حال ؟! در برابر دیدگان علی (ع)، آن بلند طبع غیرتمند ،وارد خانه شدند،در حالی که فاطمه (س) لباس خانه بر تن داشت . وبه ستم شیر خدا را در محاصره گرفتند و او را همچون شتر مهار شده ، کشان کشان بردند و زهرای بتول به دنبالش روان ، و پایش به لباسش که بر روی زمین کشیده می شد گیر می کرد و چنان ناله می کرد که دل را کباب می کرد و سنگ را آب . فاطمه (س)از آنان می خواست که پسر عمویم علی (ع)را رها کنید و الا از شما به خدای سمیع و بصیر شکایت می کنم . نه تنها حرمتش را نگه نداشتند بلکه او را ترساندد و علی را همچون اسیر ،ریسمان به گردن بردند ...

 

علی (ع) می دید و می شنید و شمشیرش را تیز و آماده و بازویش قوی و توانا ، اما وصیت برادرش -پیغمبر(ص)- او را باز می داشت و آنچه مقدور کسی نیست ،بر او بار می کرد . چه مصیبت هایی که اگر بخواهم بیان کنم ،کلام به درازا می کشد

در زمانی کوتاه بر این پاکیزه فرود آمد . ای پسر طه!چگونه پس از آن که چشمش را سرخ کردند ،به اطراف می نگریست ؟برایش گریه و ناله کن که دشمنانش او را از گریه و ناله هم منع کرند. گویی که می بینم سیل اشک از چشمانش روان است ، و می گوید:

 

مرا نبیی که پس از بیت الاحزان، خانه شادی و سرور بر گزینم . ای پسر فاطمه (س)! کی ،پیش از قیامت جبت و طاغوت (آن دو را برای مجازات )زنده خواهی کرد .

 

یا علی مددی کن ...  

چه گذشت بر علی؟

بر علی مظلوم چه گذشت؟

برعلی چه گذشت کنار بستر رسول خدا ؟

برعلی چه گذشت بعد از رحلت رسول خدا؟

برعلی چه گذشت هنگامی که خلافت را غصب کردند ؟

چه گذشت بر علی وقتی  فهمید همسرش را در کوچه سیلی زدند؟

چه گذشت بر علی جلوی چشمش همسرش را تازیانه زدند و نتوانست کاری کند.

چه گذشت بر علی وقتی  همسرش گفت« مرا شبانه دفن کن تاقبر من پنهان بماند».

چه گذشت بر علی شب نوزدهم.در منزل دخترش.

چه گذشت بر فرزندان علی در فراق پدر .

بر علی چه گذشت بعد از شهادت فاطمه زهرا ؟

چه گذشت ای علی علی علی... .

پیراهن کهنه خرید :

حاتم بن اسماعیل مدنی . از جعفر بن محمد نقل می کند که علی (ع) را به هنگام خلافت خویش پیراهن کهنه ای را به چهار درهم خرید .سپس خیاط را خواست و آستین پیراهن را روی دست خود باز کرد و دستور داد آنچه را که بلندتر از انگشتان است ببرد ...(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید . ج۱.ص۳۲۱)

 

فلسفه بعضی از افعال نماز از زبان حضرت علی (ع)

 

مردی از حضرت امیر (ع)پرسید:بالا بردن دستها به هنگام تکبیره الاحرام چه معنا دارد ؟

علی (ع)فرمود :معنایش این است که خدا بزرگ است .یکتاو یگانه است .مانندی ندارد .با حواس و ادراک ظاهری لمس و ادراک نمی شود. پرسید کشیدن گردن در حالت رکوع چه معنا دارد ؟

فرمود : معنایش این است که به خدا ایمان آوردم  اگر چه گردنم را بزنند .

پرسید معنای سجده اول چیست ؟

فرمود معنایش این است که خدایا ! تو ما را از زمین آفریده ای . و معنای برداشتن سر از سجده این است که خدایا! تو ما را از زمین بیرون آورده ای . و معنای سجده دوم این است که خدایا ! تو ما را به زمین بر می گردانی.و معنای برداشتن سر از سجده دوم این است که خدایا ! بار دیگر ما را از زمین بیرون می آوری (در روز رستاخیز).

پرسید گذاشتن پای راست بر روی پای چپ در حالت تشهد چیست ؟

فرمود :معنایش این است که خدایا ! باطل را بمیران و حق را برپا و استوار نگهدار .

پرسید معنای گفتن امام «السلام علیکم » چیست ؟

فرمود : امام مترجمی است از طرف خداوند که به اهل جماعت می گوید شما در روز قیامت از عذاب خداوند در امانید.

 

(من لایحضر .کتاب الصلوه . باب 17 . وصف الصلوه.)  

 

درد دل حضرت امیر با چاه

ali

میثم میگوید:

 شبی از شبها علی (ع)مرا با خود از کوفه بیرون برد تا رسیدیم به بیابانی آنجا خطی کشید و به من فرمود:از این خط تجاوز نکن .مرا گذاشت و خود رفت . آن شب شب تاریکی بودمن با خودم گفتم.عجیب مولای خودم را در این بیابان تنها گذاشتم با آنکه او دشمن زیادی دارد به خدا قسم که دنبال او خواهم رفت تا از او باخبر باشم .پس به جستجوی آن حضرت پرداختم او را در حالی یافتم که سر خود را تا نصف بدن در چاهی کرده  و با چاه گفتگو می کند.همین که امام آمدن مرا احساس کرد

فرمود:کیستی؟ عرض کردم میثم .

فرمود:آیا نگفتم از خط تجاوز مکن . گفتم : سرور من ترسیدم خدا نکرده از دشمنان به شما آسیبی برسد .دلم طاقت نیاورد.

فرمود :آیا چیزی شنیدی از آنچه می گفتم ؟

عرض کردم نه

فرمود ای میثم .در سینه من اسراری است .وقتی که دلم از جهت آن تنگ می شود زمین را با دستم می کَنم.راز دلم را ظاهر می نمایم پس هر وقتی که برویاند آن زمین گیاهی را .از تخمی است که من کاشته ام...  .

(بر امیرمومنان علی «ع»چه گذشت .ص۳۱۷-۳۱۶).

مصایب حضرت علی (ع)

وصایای پیامبر (ص)به علی(ع)

امیر مومنان (ع)فرمود : چون رسول خدا (ص)در حال احتضار قرار گرفت مرا طلبید . پس از آنکه من بر آن حضرت وارد شدم به من فرمود : ای علی تو وصی و جانشین من براهل و امت من هستی .چه زنده باشم چه از دنیا بروم . دوست تو دوست من است و دوست من دوست خداست و دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست .

ای علی! هر کس پس از من امامت تو را منکر شود مانند کسی است که رسالت مرا در حال حیاتم منکر شود. چرا که تو از منی و من از توام ...آن گاه اسراری را با من در میان گذاشت که هزار باب علم بود که هر باب هزار باب دیگر می باشد .(بحارالنور ج۲۲.ص۴۱۲.ح۱۳).

پیامبر اکرم (ص)در آخرین لحظات زندگانی خود امیر مومنان (ع)را طلبید و خطاب به آن حضرت فرمود: بدان ای برادر ! چون من از دنیا رحلت کردم مردم مرا رها میکنند و پیش از غسل و کفن و دفن من مشغول امور دنیای خود می شوند (غصب خلافت ). تو به دنبال آنها مرو و طلب حق خود را مکن تا ایشان به طلب تو آیند .زیرا که مثل تو مثل کعبه است که خدا آن را نصب کرد و بر مردم لازم است که از هر طرف به سوی آن روند .

تویی علم هدایت و نور دینی و روشنی آسمان و زمین .

ای برادر ! به حق آن خدایی که مرا به راستی به سوی خلق برگزید سوگند یاد میکنم که امامت و وجوب متابعت تو را به همه رسانده ام و اقرار و بیعت گرفته ام همگی به ظاهر پذیرفته اند . اما می دانم که وفا نمی کند.

چون من از دنیا رحلت کرد و از غسل و نماز و دفن من فارغ شدی در خانه بنشین و قرآن را به ترتیبی که خدا فرستاده است جمع آوری کن . آنچه تورا به آن امر کرده ام انجام بده و از ملامت خلق پروا مکن و بر تو باد به صبر در برابر آنچه به تو می رسد تا به سوی من آیی .

امیر مومنان می فرماید: ما آن شب نزدیک آن حضرت بودیم و جامه نازکی روی آن حضرت افکنده شده بود و اهل بیت صدا به شیون و ناله بلند کرده بودند.

ناگهان حضرت به سخن آمد و فرمود : جماعتی سعادتمند و گروهی بد بخت شدند .

اصحاب عبا پنج نفرند و من سرور ایشانم و ایشان اهل بیت من و مقربان درگاه خدایند .

هرکس از آنها متابعت کند سعادتمند خواهد شد ... .   

علی (ع)و محرومان

حصیر .فرش امام علی (ع)

سوید ابن غفله روایت کرده است که : روزی بر علی (ع) وارد شدم در خانه حضرت غیر از حصیر کهنه ای که روی آن نشسته بود فرش دیگری مشاهده نمی شد عرضه داشتم : ای امیر مومنان ! آیا مگر شما سلطان مسلمین و حاکم بر آنها نیستید؟ و آیا مگر همه بیت المال در اختیار شما نیست ؟ نمایندگان دولت ها بر شما وارد می شوند و در حالی که در خانه شما جز این حصیر چیز دیگری نیست ؟

امام (ع) در پاسخ این انتقاد فرمود : « ای سو ید! آدم عاقل در خانه انتقالی اثاثیه نمی آورد و حال انکه خانه همیشی پیش روی ماست و ما زندگی و اثاث خود را به آنجا منتقل کرده ایم و به زودی به آنجا خواهیم رفت »

چگونه شکم خود را سیر کنم  ؟

در ایام خلافت امیر اومنین (ع)برای حضرت حلوای شیریی آوردند . حضرت با انگشت مبارک قدری از آن حلوا را برداشت و بو نمود و فرمود : «چه رنگ زیبا و چه بوی خوبی دارد ولی علی از طعم او خبر ندارد »                 (کنایه از آن که تا به حال حلوا نخورده ام ) اطرافیا گفتند مگر حلوا برای شما حرام است ؟

حضرت فرمود : «حلال خدا حرام نمی شود. ولیکن چگونه راضی شوم که شکم خود را سیر نمایم و حال آنه در اطراف مملکت ما گرسنه ها زندگی می کنند ».  

درسهای زندگی از حضرت علی (ع)

ایثار

مردی به سوی رسول خدا (ص) آمد و اظهار گرسنگی کردآن حضرت نزد زو جان طاهرات فرستاد که اگر در نزد شما طعامی یافت می شود به این مرد بدهید گفتند : غیر از آب چیزی در نزد ما نیست حضرت فرمود :

کیست که امشب این مرد را طعام بنماید ؟

حضرت امیر (ع) گفت یا رسول الله من امشب میهمان می نمایم . سپس امیر المومنین به نزد فاطمه آمد و فرمود : ای فاطمه در نزد شما طعامی است که او را اطعام بنماییم عرض کرد یا ابا الحسن :مختصری غذای فرزندان به جای می باشد ولی میهمان را به فرزندانمان مقدم می داریم.

امیر المومنین (ع) فرمود بچه ها را بخوابان و چراغ را خاموش کن غذا را مقابل میهمان گذاشتند و در تاریکی دهان مبارک خود را حرکت می دادند چنان وانمود می نمودند که ما هم غذا می خوریم و چون میهمان از غذا خوردن فارغ گردید چراغ را روشن کردند دیدند که کاسه از فضل خداوند متعال پر از طعام است چون صبح شد امیر المومنین (ع)برای نماز به مسجد رفتند رسول خدا (ص) بعد از ادای فریضه به امیر المومنین نظرکرد و گریه شدیدی نمود .سپس فرمو یا ابا الحسن دیشب خداوند متعال از عمل شما تعجب نمود و این آیه نازل شد :

(ترجمه)ایثار می کنند و برادران دینی خود را بر خود مقدم می دارند اگر چه خودشان در سختی و مضیقه باشند .

(سوره حشر آیه ۹ )     

قضاوت های حضرت علی (ع)

هفت سوال :

مردی نزد امیر المومنین-علی (ع)آمد و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:

۱- چه چیز از آسمان عظیم تر است ؟

۲-چه چیز از زمین پهناور تر است؟

۳- چه چیز از کودک یتیم ناتوان تر است؟

۴-چه چیز از آتش داغ تر است؟

۵-چه چیز از زمهر یر سردتر است؟

۶- چه چیز از دریا بی نیازتر است؟

۷- چه چیز از سنگ سخت تر است؟

علی(ع) فرمودند :تهمت به ناحق از آسمان عظیم تر است - حق از زمین وسیعتر است-

سخن چینی شخص نمام از کودک یتیم ضعیف تر است-طمع از آتش داغ تر است -

حاجت بردن به نزد بخیل از زمهریر سردتر است - بدن شخص با قناعت از دریا بی نیاز تر است

و جواب آخرین سوال :قلب کافر از سنگ سخت تر است .

عمر به علی (ع)اشاره کرد :

 

عمر خلیفه بود ، جوانی یهودی بر او وارد گردید در هنگامی که عمر در مسجد الحرام نشسته و گروهی از مردم به دورش حلقه زده بودند ،جوان یهودی گفت : مرا به داناترین مردم به خدا و پیامبر خدا و کتاب خدا هدایت کن .

عمر با دست به امیر المومنین اشاره کرد . جوان به نزد آن حضرت آمده و پرسشهای خود را مطرح کرد و از جمله آن این سه تا  سوال بود

 

 «یا علی ! مرا آگاه کن از اول درختی که روی زمین روییده و اول چشمه ای که روی زمین جاری شده و اول سنگی که بر  روی زمین قرار گرفته است » .

 

حضرت امیر (ع) به وی فرمود : اما سوال تو از اولین درخت ، یهودیان می گویند : درخت زیتون بوده ولکن خلاف گفته اند . بلکه اولین درخت نوعی درخت خرما بود که حضرت آدم آن را از بهشت آورده و در زمین کاشته و تمام نخلهای روی زمین از آن به عمل آمده است .

 

و اما سوال تو از اولین چشمه ، یهودیان می گویند: آن چشمه ای است که در بیت القدس در زیر سنگی قرار دارد  ولکن دروغ گفته اند ، بلکه اولین چشمه ، آب حیات بوده که هر کس که از آن بیاشامد حیات جاودان می یابد و حضرت خضر که پیشرو و ذو القرنین بوده آن را یافته و از آن آشامید و ذو القرنین به آن دست نیافت .

 

و اما سوال سوم ، یهودیان می گویند : سنگی است که در بیت المقدس قرار دارد ولکن چنین نیست ،بلکه اولین سنگ « حجر الاسود »بوده که حضرت آدم آن را از بهشت به همراه خود آورده ودر (رکن) قرار داده و مردم آن را زیارت می کنند ، و آن از برف هم سفید تر بوده ولی در اثر گناهان مردم این چنین سیاه شده است .

 

(قضاوت های حضرت علی (ع)، شیخ محمد تقی تستری )

این وبلاگ را تقدیم می کنم به تمام عاشقان حضرت علی (ع)

        که علی را هیچ وقت نتوان شناخت...!