در وصف مولا
ذکر علی مولایم اعجاز کرد محکوم به حبس عشق گشتیم
عقده ها از زبانم پاس کرد حکم ازلی ابد گرفتیم
نام او سرحلقه ذکر من است دیدم که رایت علی سبز
کز فروغ او زبانم روشن است معجون هدایت علی سبز
گر نباشد جذبه روشن نیستم در چنبر آسمان آبی
اون که غوغا می کند من نیستم خورشید ولایت علی سبز
من چو مجنونم که در لیلای خود از والی هر سیاه مستیم
نیستم در تسبیح مولای خود اما ز ولایت علی سبز
ذکر حق دل را تسلی می دهد شیرین شکایت علی زرد
آه مجنون بوی لیلا می دهد فرهاد حکایت علی سبز
جان مجنون قصد لیلایی مکن دستان شهادت علی سرخ
جان یوسف را ذلیخایی مکن لبخند رضایت علی سبز
از ذکر علی مدد گرفتیم در نا مه ما سیاه رویان
آن چیز که می شود گرفتیم امضای عنایت علی سبز
در بوته آزمایش عشق از نمره ۲۰ . ۱۰۰گرفتیم
( شعر نو . ، مرحوم آغاسی)